پیشینه و مبانی نظری خودتنظیمی و نظریه ها و الگوهای آن
خودتنظیمی :
در رویکردهای شناختی - رفتاری ، تاکید بر ترغیب دانشآموزان به وارسی ، اداره و تنظیمکردن رفتار خود است . تا اینکه به آنان اجازه دهند تا بهوسیله عوامل بیرونی کنترل شوند . در بعضی از مجامع ، این روش " اصلاح شناختی رفتار " نامیده شده است . رویکرد شناختی رفتار هم از روانشناسی شناختی ( با تاکیدش بر اثرات تفکر بر رفتار ) و هم از رفتارگرایی ( با تاکیدش بر فنون تغییر رفتار ) نشأت میگیرد . رویکردهای شناختی رفتار سعی میکند تا بدفهمیهای دانشآموزان را تغییر دهند ، مهارتهای کنارآمدن وی را تقویت نمایند ، خود - کنترلیشان را افزایش دهند و خود انعکاسی سازنده را تشویق کنند ( دوم ژان ، 2002 ، ترجمه بیابانگرد ، 1384 ).
مفهوم خودسازماندهی یا یادگیری خودتنظیمی ، یکی از مفاهیم مورد تاکید نظریه شناختی - اجتماعی بندورا است . یادگیری خودتنظیمی یک سازه مهم در تعلیم و تربیت است که دورنمای جدیدی را در یادگیری ارائه مینماید . اولین بار ، اصطلاح خودتنظیمی توسط بندورا در دهه1960مطرح گردید ( به نقل ازکدیور ، 1380 ). اصطلاح خودتنظیمی در یادگیری از سال 1980معمول شده است ، چون از آن زمان به بعد شکلگیری خودتنظیمی دریادگیری و مسئولیت و تعهد نسبت به یادگیری در دانشآموزان تاکید شده است ( به نقل از ارجی ، 1385 ).
3 - 3 - 1 ) خود تنظیمی رفتار :
نظریههای خودتنظیمی رفتار ریشه در نظریه های اجتماعی - شناختی رفتار دارند . خودتنظیمی رفتار شامل سه فرایند است ( بندورا ، 1991 ):
1 - خودنگری یاخود بازنگری
2 - خودسنجی یا خود داوری
3 - خود واکنشی یا خود مشوقی
خودنگری ( خودبازنگری ): قبل از این که بتوانیم رفتاری را تغییر دهیم باید نسبت به آن آگاهی داشته باشیم . هر چه بتوان رفتار خود را منظمتر بازنگری کرده ، سریعتر می توان خودآگاهی بهدست آورد . اگر در عملکرد خود دقیق شدیم ، اهدافی را انتخاب میکنیم که منجر به پیشرفت تدریجی میشوند .
خودسنجی ( خودداوری ): در این مرحله تصمیم میگیریم که آیا بیـن آنچه هستیم یا آنچه میخواهیم باشیم و ملاکهای شخصی همخوانی وجود دارد یا نه ؟ منشأ ملاکهای شخصی را می توان در اطلاعاتی جستجو کرد كه در مورد افراد دیگر کسب میکنیم . بر اساس نظریه شناختی - اجتماعی ، بیشتر افراد دانش قابل ملاحظهای درباره بهترین شیوه کار برای بدست آوردن نتیجهای خاص دارند ؛ اما ، درباره نتیجه کاری که مشغول آن هستند ، آگاهی ندارند و افراد وقتی از نتـایج کار خود آگاه می شوند ، می توانند درباره تغییر رفتار خود تصمیم بگیرند .
خود واکنشی ( خود مشوقی ):
خودواکنشی معمولا با واکنشهای عاطفی همراه است . وقتی کاری خوب پیش میرود یا هدفی در دسترس قرار میگیرد ، معمولا انسان احساس شادمانی و رضایمندی میکند . اماوقتی شکست میخورد یا عملکرد ضعیفی نشان میدهد ، معمولا خلق منفی یا نارضایتی را تجربه میکند . کسانی که موفق به خودنظم بخشی رفتاری شوند ، با سلسله